کتاب واجب فراموش شده – امر به معروف و نهی از منکر – فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی

این کتاب درباره اهمیت، جایگاه، تاثیر و نحوه انجام امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، بصورت راهبردی از نگاه رهبر انقلاب است.

این کتاب شامل 9 فصل است

1-       اهمیت

2-       وجوب

3-       تاثیر

4-       شیوه صحیح

5-       مصادیق امر به معروف

6-       وظیفه مردم

7-       وظیفه مسئولان

8-       هشدارها

9-       احکام و استفتائات

هر فصل از کتاب دارای بخشهایی است که با سرتیتر و رنگ قرمز مشخص شده است.

 

فصل اول با این عنوان شروع می‌شود

 « برتر از جهاد

امر به معروف هم مثل نماز، واجب است. در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل‌اللَّه عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثة فی بحر لجی.»(۱) یعنی امر به معروف و نهی از منکر، در مقیاس وسیع و عمومی خود، حتی از جهاد بالاتر است؛ چون پایه‌ی دین را محکم می‌کند. اساس جهاد را امر به معروف و نهی از منکر استوار می‌کند.»

فصل اول به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در منظومه فکری مقام معظم رهبری می‌پردازد. اینکه امر به معروف یکی از ارکان اسلام است و اینکه قوام جامعه اسلامی به امر به معروف و نهی از منکر است. در ادامه به فلسفه قیام اباعبدالله اشاره میشود.

بعد از آن به بزرگترین معروف یعنی انقلاب اسلامی پرداخته میشود و از آن به عنوان بزرگترین آمر معروف در دنیای کنونی نام برده میشود و یک مثال تاریخی از مدینه، مرکز صدور رقاصان؛ در زمان اندکی بعد از رحلت رسول خدا بیان میشود و ادامه فصل اول به عاقبت ترک امر به معروف و راه رسیدن به جامعه کاملا اسلامی می‌پردازد.

فصل دوم با عنوان وجوب اینگونه شروع میشود.

 

« واجب فراموش شده

ما باید خود را به سرچشمه‌ی اسلام برسانیم تا زندگی به تمامی شیرین شود. قرآن کریم میفرماید: «الّذین ان مکّناهم فی الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن‌المنکر»(1). من میخواهم این واجب فراموش شده‌ی اسلام را به یاد شما و ملت ایران بیاورم: امر به معروف و نهی از منکر. همه‌ی آحاد مردم باید وظیفه‌ی امر کردن به کار خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قایل باشند. این، تضمین‌کننده‌ی حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم.»

در ادامه به تعریف معنای امر به معروف و نهی از منکر می‌پردازد. و نهی از منکر را واجب میداند و آن را مسئولیت شرعی، انقلابی و سیاسی همه میدانند.

کتاب با بیان حداقل وظیفه مردم در امر به معروف ادامه پیدا میکند:

« امر به معروف، یک مرحله‌ی گفتن و یک مرحله‌ی عمل دارد. مرحله‌ی عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده‌ی حکومت است و باید با اجازه‌ی حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.»

و در آخر، این فصل با نکته جالبی به پایان میرسد:

« مسأله امر به معروف و نهی از منکر، مثل مسأله نماز است، یاد گرفتنی است. باید بروید یاد بگیرید....»

 

فصل سوم به موضوع تاثیر امر به معروف و نهی از منکر میپردازد و آن را در شکل زبانی آن بسیار موثر میداند:

« من همین امر به معروف و نهی از منکر زبانی را - ولو به شکل خیلی راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایی - واقعاً یکی از معجزات اسلام میدانم. مثلاً یک نفر کار خلافی میکند، میگویند آقا شما این کار را نباید میکردی. این مطلب را بگو و برو. میگوید او برمیگردد دو تا فحش به من میدهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمیکردی؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنی است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همین‌طور. بنابراین، اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال میکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعاً معجزه میکند. فقط هم زبانی؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنی اگر جایی باید با گناهکار به صورت یدی و مجازاتی برخورد کنند، فقط دستگاههایی از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانی چرا؛ خیلی هم اثر دارد.»

رهبر انقلاب، تذکر زبانی با لحن خوش و مناسب را حتی با گفتن یک کلمه در سطح جامعه بسیار موثر میدانند و آن را به سطح جهان توسعه میدهند:

«... در سطح جهان هم همینطور است. حتی همین شقاوتمندهایی که امروز بر سیاستهای بزرگ جهانی حاکم هستند، اگر ملتها به آنها می‌گفتند و اعتراض می‌کردند، قدری از شقاوت خود می‌کاستند...»

این فصل با این تذکر رهبر دنبال میشود که «نگذارید منکر به معروف، و معروف به منکر تبدیل شود» و از آن به عنوان بزرگترین فساد و تباهی بشریت یاد میکنند: «کار دنیا به جایی رسیده است که قدرتهای زورگوی عالم، جلوی چشم مردم دنیا، معروف را منکر و منکر را معروف میکنند! به نظر من در عالمِ فساد و تباهی بشریت، هیچ چیز دیگر بالاتر از این نیست»

پایان این فصل به نکته جالبی اشاره میشود و آن سئوالی است که حضرت آقا به آن جواب داده‌اند:

«لطفاً بفرمایید آیا در زمینه فرهنگی، اقدام انقلابی را صلاح میدانید؟ به عبارت دیگر، در زمینه فسق و فجور، آیا برخورد فیزیکی را در مواردی که مسؤولان کوتاه آمده و به وظیفه خود عمل نمیکنند، صلاح میدانید؟

نه. شما شرعاً به‌هیچ‌وجه موظّف به برخورد فیزیکی با منکر نیستید؛ شما فقط موظّف به گفتن هستید. شما چه‌کار دارید؛ حرف خود را بگویید. شما نمیگویید، خیال میکنید که اگر بگویید، نمیشود. امتحان کنید، بگویید؛ بارها هم بگویید. البته یک نفر بگوید، معلوم است که اثر نمیکند. دیگران را وادار کنید بگویند. خودِ گفتن، اثرش به مراتب از مشت بیشتر است؛ حتّی گاهی از اخم هم اثرش بیشتر است؛ با این‌که اخم اثر سازنده دارد و مثل مشت نیست. به‌هرحال، در نهی از منکر، اگر برخورد فیزیکی لازم باشد، کار حکومت است، نه کار مردم؛ مگر وقتی که حکومت اجازه دهد و کسی را مأمور کند. آن بحث دیگری است که ما امروز چنین وضعی نداریم. ما واقعاً کسی را مأمور نمیکنیم و مصلحت نمیدانیم که این‌طور چیزها وجود داشته باشد.»

 

فصل چهارم: شیوه صحیح

نقطه نظر مقام معظم رهبری در باب چگونگی امر به معروف بسیار جالب است.

ایشان راه امر به معروف را با «امر و نهی صادقانه» و «رفق و مدارا» میدانند و از تاثیر استفاده از زبان خوش چنین یاد میکنند:

«مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهماننواز، هم بقیهی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»

ایشان مهمترین ابزار امر به معروف را سلاح زبان و تکرار میدانند و آن را از مشت پولادین حکومت ها موثرتر میدانند:

« تعجّب نکنید. من به شما عرض می‌کنم که تأثیر امر و نهی زبانی - اگر انجام گیرد - از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است. من چند سال است که گفته‌ام امر به معروف و نهی از منکر. البته عدّه‌ای این کار را می‌کنند؛ اما همه نمی‌کنند. همه تجربه نمی‌کنند، می‌گویند آقا چرا اثر نمی‌کند؛ تجربه کنید. منکری را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. اصلاً لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کی می‌تواند منکر را ادامه دهد؟»

در آخر این فصل به نکته جالبی پرداخته میشود و آن لحن امر به معروف و نهی از منکر است:

«طرف امر به معروف و نهی از منکر فقط طبقه عامه‌ی مردم نیستند؛ حتی اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به او امر کنید؛ نه اینکه خواهش کنید؛ باید بگویید: آقا! نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست. امر و نهی باید با حالت استعلاء باشد. ....روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهی است، مدل خواهش و تضرع نیست... امر و نهی یعنی دستور دادن – بکن، نکن – غیر از تمنا کردن است؛ اما هیمن را با رفق، مدارا و محبت انجام دهید.»

 

فصل پنجم درباب مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است.

مقام معظم رهبری بزرگترین معروف را دفاع از این انقلاب و بالاترین تخلف را سست کردن پایه های نظام بیان میکنند:

«بزرگترین نعمت خدا وجود این نظام است و بزرگترین معروف، دفاع از این نظام است. این بزرگترین کاری است که باید انجام گیرد... و بالاترین تخلف‌ها، آن تخلف ها و جرائمی است که پایه های نظام را سست میکند. نومید کردن مردم، و...»

 

فصل ششم: وظیفه مردم

این فصل به وظایف مردم در قبال امر به معروف و نهی از منکر میپردازد.

به طور خلاصه ایشان مهمترین وظیفه مردم را گفتن و بیان کردن میدانند و امر و نهی زبانی را بر همه واجب میدانند و تمام عرصه ها را هم عرصه امر و نهی .

ایشان امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خود مردم میدانند و آن را از چهارچوب ادارات دولتی خارج کرده‌آند و آن برعهده خود مردم میدانند، البته در فصل بعدی به وظایف مسئولین اشاره خواهد شد.

مقام معظم رهبری، در تذکر لسانی به نکته مهمی اشاره میکنند:

« بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. اینکه یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمی‌شود. اگر یکی دچار ضعف بشود، یکی خجالت بکشد و یکی بترسد، اینکه نهی از منکر نخواهد شد.»

مهمترین حوزه امر به معروف

«امر به معروف و نهی از منکر حوزه‌های گوناگونی دارد که باز مهم ترینش حوزه‌ی مسئولان است؛ یعی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان کار خوب را بخواهند؛ آن هم نه با خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آنها بخواهند. این مهمترین حوزه است. »

 

کتاب در فصل هفتم به وظایف مسئولان در عرصه امر به معروف و نهی از منکر میپرازد و در قدم اول از بکار بستن آن در ادارات سخن به میان می‌آورد.

ولی تاکید این فصل بیشتر بر پیشتیبانی مسئولان از آمران به معروف و ناهیان از منکر است.

« به من نامه می‌نویسند؛ بعضی هم تلفن می‌کنند و می‌گویند: «ما نهی از منکر میکنیم . اما مامور رسمی، طرف ما را نمیگیرد. طرف مقابل را میگیرد.» من عرض میکنم که مامورین رسمی چه مامورین انتظامی و جه مامورین قضائی حق ندارند از مجرم دفاع کنند. باید از آمر و ناهی شرع دفاع کنند. همه دستگاه حکومت ما باید از آمر به معروف و ناهی از منکر دفاع کند.»

« مبادا در گوشه و کنار، یا در دستگاه انتظامی یا قضایی، کسانی باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهی از منکر سد کنند! مبادا کسانی باشند که اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر کرد از او حمایت نکنند، بلکه از مجرم حمایت کنند!»

« هر جا که بدانم و احساس کنم و خبر اطمینان بخشی پیدا کنم که آمر به معروف و ناهی از منکر، خدای نکرده مورد جفای مامور و مسئولی قرار گرفته، خودم وارد قضیه خواهم شد»

 

نویسنده در فصل بعد یعنی هشدارها، به نکات مورد توجه مقام معظم رهبری در باب امر به معروف میپردازد. مثلا اینکه «هر کس باید واعظ خود باشد و خود را مراقبت کند.» یا اینکه جوانان حزب اللهی را به هوشیاری توصیه فرمودند که: «جوان حزب اللهی باید هوشیار باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهی از منکر، فسادی ایجاد نماید که چهره‌ی حزب الله را خراب کند. باید مواظب باشید.»

در جای دیگر شکل کامل امر به معروف و نهی از منکر را اینگونه توصیف میکنند که: « ای برادران و خواهران مسلمان! امر به معروف فقط آن نیست که تو به زبان و خودت به تنهایی به کسی بگویی نکن! این یک نمونه کوچک از نهی از منکر است. امر بهمعورف و نهی از منکر در شکل کامل و جامعش عبارت است از اینکه جامعه اسلامی کمر به ریشه کن ساختن بدی‌ها ببندد. به برقراری خوبی‌ها و نیکی‌ها و فضیلت ها ببندد و امروز همه بدی‌ا ما خلاصه میشود در باقیمانده‌های اسارت فکر و مادی ما در دست قدرت‌های بزرگ»

نکته جالب دیگری و کاربردی دیگری که در این فصل با تفسیر حدیثی از اباعبدالله به آن اشاره میکنند؛ طرد نکردن دیگران به واسطه عیوبشان است:

«یک کسی است، با شما اظهار دوستی می‌کند، به سما شما می‌آید و اظهار علاقه ‌ای به شما میکند. دست رد به سینه او نزنید با ذکر عیوبی که شما در او مشاهده میکنید. این خیلی دستور مهم و بزرگ و عمومی‌ای است. ...این با نهی از منکر منافاتی ندارد. لکن رشته پیوند محبت را حفظ کنید. بعد البته انسان برای نهی از منکر یا برای اهدای عیوب دوستش و مراة بودن برای مومن فرصت‌هایی دارد. ..»

 

 فصل آخر به بیان احکام امر به معروف و نهی از منکر و استفاتائات ایشان میپردازد که با مراجعه و مطالعه کتاب با نکات جالب آن برخورد خواهید کرد.

در مجموع این کتاب بسیار کم حجم ولی جذاب برای کسانی که دغدغه رشد کشور اسلامی را دارند هدیه مناسبی است و بعلاوه میتوان بر اساس آن طرح درس‌های متنوعی در مدارس ایجاد کرد.