جمعه به واسطه پدر خانمم توفیق شد بعد از مدتها به بهشت زهرا مشرف بشم.

حاج آقای سعادت از رزمنده‌های قدیمی، جانباز و عضو گروه فدائیان اسلام که در دفاع 34 روزه خرمشهر نقش پر رنگی داشتند؛ دلشون برای دوستان شهیدشون تنگ شده بود و به همین واسطه ما هم به زیارت شهدا رفتیم. 

بهشت زهرا همیشه زیباست، اما جمعه بعد از بارندگی صبح، در یک هوای واقعا دلپذیر که نور آفتاب گهگاهی از زیر ابرها خودنمایی میکرد، جلوه دیگه ای داشت. 

قدم زدن میان قبور شهدا آرامشی داره که کمتر جایی میشه این نوع آرامش رو احساس کرد.

حاج آقای سعادت کنار قبر شهید مجتبی هاشمی نشسته بودند و با او صحبت میکردند. 

مثل همیشه قبور فرماندهان شلوغ بود، و در میان تمام شهدا مانند نگین میدرخشید. 

من هم به زیارت قبر آنها رفتم، ناگهان با خودم فکر کردم، چرا بقیه شهدا را اینگونه زیارت نمیکنیم؟ مگر آنها شهید نیستند؟

شهید طلاست، حالا انگار برای ما برخی شهدا زرد هستند و برخی سفید!!!!

خواستم چند عکس از شهدا بگیرم، شهدایی که شاید خیلی معروف نباشند...

بهشت زهرا

بهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرا

بهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرابهشت زهرا