بهایئت؛ فرقهای که شاید اسمش را شنیده باشیم، ولی از رسمش، عقایدش، و مناسکش اطلاع زیادی نداریم.
چیزی از خدا و پیامبرانش نمیدانیم، و از فعالیتهای اجتماعی آن و کعبه آن که در اسرائیل است خبری نداریم.
شاید برایتان جالب باشد که در این فرقه، منجی سالها پیش ظهور کرده است و جامعه ارمانی جهانی ایجاد شده است!!!
این یک رمان خواندنی است...
این کتاب سرگذشت دختری است که در خانوادهای بهایی متولد میشود، او همه چیز را بی پرده بیان میکند، از وجود حلقههای تصمیم گیری که مانند پیغمران مقدسند و حرفشان حرف خداست، و از اختلافات در این حلقهها میگوید.
این کتاب بصورت رمانی روان و دلنشین نوشته شده است، بدور از هرگونه پر گویی و استفاده از سبکهای شبه ادیبانه، در عین حال بسیار جذاب و هیجان انگیز است.
نویسنده در این کتاب سعی در بیان و رد عقاید این فرقه نداشته است، وی بیش از آنکه به عقاید آنها بپردازد، به انحطاط اخلاقی آنها پرداخته است.
دینی که از لحاظ اخلاقی نتواند پیروانش را کنترل کند قطعا دارای اصول و پشتوانههای محکمی نیست.
این کتاب پوچی این فرقه و عقاید آن را به وضوح نشان میدهد و از طرفی فعالیت های روانی وابستگان به این فرقه از کودکی را به زیبایی به تصویر میکشد.