من و خدا

امر به معروف مراتبی داره؛ مراتبی که حتی اگر هیچ کاری هم از دستت برنیاد باز هم میتونی انجامش بدی. کمتر کسی هست که داستان مالک اشتر رو نشنیده باشه. وقتی که از میان کوچه‌ای رد میشد و فردی بهش توهین کرد. هر چند مالک چیزی به مرد نگفت؛ ولی کاری کرد که میتونه حداقل تلاش ما برای امر به معروف و نهی از منکر باشه...

در مراتب امر معروف؛ حداقل کاری که میشه انجام داد؛ دعاست. وقتی از کنار مشکلی عبور میکنی و به هر دلیلی نمیتونی چیزی بگی؛ حداقل کاری که باید بکنی اینه که براش دعا کنی. 

مرد وقتی شنید کسی که بهش توهین کرده مالک اشتر بوده، به سرعت دنبالش رفت و مالک رو در مسجد دید. ازش عذر خواست، مالک گفت من نیامدم مسجد مگر اینکه برای تو دعا کنم تا اصلاح بشی. 

منظور من از نوشتن این سطور این نیست که حالا بشینیم و فقط دعا کنیم. راه های زیادی هست برای اینکه چیزهایی نادرستی رو که میبینیم را اصلاح کنیم. من هر بار که در ماه رمضان به کسی برخورد میکنم که عامدا و یا از روی جهل در ملا عام به خوردن و آشامیدن مشغوله؛ خیلی ساده براش توضیح میدادم که حتی اگر روزه نیستی نباید در ملا عام تظاهر به روزه خواری کنی. 

امسال برای این کار طرحی رو آماده کردم که این رو توضیح میداد. اصل طرح رو برای کسانی که تمایل به چاپ و نشر این کار دارند در پایین قرار دادم . ان شا الله که تلاش ما برای درست کردن جامعه و خودمون به نتیجه برسد.