چقدر توصیف این موسیفی سخت است، این شعر خاطره انگیز، این صدای گرم و دلنشین که انگار سالها میشناسی،
صدای حبیب در اکثر لحظات دهه دوم زندگیم به گوش میرسید، صدای خاصی که به همراه اشعار بدیع؛ متفاوتترین تجربههای شنیدن موسیقی غیرمجاز در آن سالها را بهمراه داشت. درست زمانی که غالب خوانندگان داخلی و خارج نشین مشغول خواندن اشعار عاشقانه و با بعضا سیاسی بودند، حبیب نوای دیگری سر میداد.
صدای حبیب سالها در گوشم ماندگار بود، حتی بعد از کوچ بزرگی که از موسیقی غیرسنتی (پاپ، جاز،راک) به موسیقی سنتی داشتم، این هنوز صدای حبیب بود که در ذهنم مانده بود. آن صدای دورگه زنگدار که طنین اشعارش در ناخودآگاهت حک میشد و سالها بعد به ناگاه خود را در زمزمه دوباره آنها میدید.
فارغ از نوع زندگی حبیب، خارج از کشور بودنش، گرایشات سیاسی یا مذهبیاش؛ شعر حبیب پر بود از وطنپرستی، زندگی ایرانی و تعلقات خاطری که به تک تک ریزهکاری زندگی ایرانی داشت، تعلقاتی که در همه آنها نوعی از دلتنگی وجود داشت؛ دلتنگیی که بالاخره نتیجه داد و حبیب را راهی ایران کرد.
جدا از حس نوستالوژیکی که به آهنگهای حبیب وجود دارد، در میان تنوع فراوان خانندگان و شعرها و سبکهای مختلف چه مذهبی و غیرمذهبی، سنتی یا مدرن، زیرزمینی و یا مجاز و خلاصه هر نوعی که وجود دارد، هیچ کدام نتوانستهاند به قدرت حبیب، احساست ایرانی را به تصویر بکشند.
مادر - از مجموعه «مرد تنهای شب»
آلبوم - از مجموعه «خانه کوچک»
...
قطعا هیچ نمونهای برای آواز «هوای امامزاده» قبل و بعد از حبیب، معنویت سیال در نیتهای پاک مردمان ایران را به تصویر نکشیده است. موسیقی لطیف، شعر جذاب و البته صدای دلنشین، تو را در یک روز پاییزی در میان ریزش برگهای زرد و در میان انبوهی از دردهایت وارد امامزادهای میکند که با هر قدم رنجهایت مانند برگهای پاییز بر زمین میریزد و پس از ساعتی سبک بال از آنجا خارج میشوی. پرداختن به جزئیات ظریف در شروع آواز، تسلط شعر با مبانی مذهبی، در سطحی است که به راحتی توانسته است مشکلترین مفاهیم دینی را در ابیاتی ساده بگنجاند.
سردار جنگل - از مجموعه «بزن باران»
هَزاران - از مجموعه «کویر باور»
من و تو - از مجموعه «خانه کوچک»
صفر - از مجموعه «صفر»
سنگ خارا - از مجموعه «کویر باور»
وطن شاید تنها دارایی یک خوانند است، وطنی که برای مردمش میخوانی، که میخواهی اوازت شنیده شود، در یادها بماند و خاطره شود؛ و در این میان حتی اگر به وطن پرستی اعتقادی هم نداشته باشی باید ریایی و منافقانه در وصفش بخوانی، چرا که مردم شاعر بیگانه پرست را دوست ندارند. و چقدر تفاوت دارد اوازی که از سر وطن پرستی واقعی باشد و شعری که فقط نمایشی از وطن دارد.
در میان اشعار و آوازهای حبیب، به اشعار بسیاری در وصف وطن، مفاخر بزرگ و مبارزه با بیگانه بر میخوریم. آوازهایی که وقتی به دقت گوش میدهیم خطی از انتخاب دقیق و غیراتفاقی بودن در آنها میبینیم. خطی که شامل شعرهای فاخری از شعرای به نام مانند عارف قزوینی،حمید مصدق و... به چشم میخورد.
آواز «سردار جنگل» تنها اثر در نوع خود است که در رثای شخصیت میرزا کوچک خان؛ روحانی مبارزی که مقابل استعمار روس قیام کرد،خوانده شده است. شعری حماسی و غم انگیز. اوازی که فارغ از تعصب کور خوانده شده است و درد جانکاه مبارزه، شور قیام دوباره را برایت ترسیم میکند.
آوازهای حبیب بسیار متنوع بود. توجه به طیف گستردای از موضوعات از عرفان و غزل تا دلتنگیهای کودکانه و حکایات کوتاه افواهی؛ در نوع خود بینظیر است. درست در زمانی که هم مسلکان حبیب در خواندن اشعار عاشقانه به رقابت با هم پرداخته بودند، او به سمت خواندن اشعار متفاوتی روی آورده بود.
موضوعاتی که نه تنها برای اولین بار مورد توجه قرار گرفته بودند، بلکه همه در سطح فاخری اجرا میشدند.
خانه ویران - از مجموعه «خداوندا»
چرخ و فلک - از مجموعه «افتاب مهتاب»
بنی آدم - از مجموعه «کویر باور»
یا رب - از مجموعه «هوای امامزاده»
راز و نیاز - از مجموعه «همراز»
کویر باور - از مجموعهای به همین نام
خداوندا - از مجموعهای به همین نام
مرگ قو - از مجموعه «بزن باران»
خرچنگهای مردابی - از مجموعه «کویر باور»
یاران من - از مجموعه «مرد تنهای شب»
بزن باران - از مجموعهای به همین نام
گمشده - از مجموعه «کویر باور»
قبله نما - از مجموعه «خداوندا»
وقتی به آوازهای حبیب فکر میکنم، به شعرهایی که انتخاب کرده است، به زندگیاش، مصاحبههایش و...چراغی برایم روشن میشود که در ناخودآگاهم احترامی برای او قائل میشوم، احترام برای مردی که شاید دین نداشت؛ ولی آزاد بود، آزاد در شعرهایش، در دوست داشتن ایران.
وقتی فهمیدم به ایران بازگشته است در ایران مرده است، خوشحال شدم و تاسف خوردم که آن سبک و آن صدا برای همیشه از بین رفته است. و باز تاسف خوردم که خوانندگان ما هرگز از او آزاد خواندن را یاد نگرفتند و هنوز مردم را با عشقهای پوشالی و غمهای فراق دروغین فریب میدهند بدون آنکه حتی اثری از هنر در میان باشد.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
من عمل به ایدههای کوچک را ترجیح میدهم به خیال پردازی درباره ایدههای بزرگ... چه اینکه ارزش هیچ ایدهای تا بعد از به ثمر رسیدنش مشخص نمیشود. این تجربه تمام تاریخ است که بزرگ ترین حرکتها با ایدههای کوچک شکل گرفته است.